یسنا جون گوشهاش بالاخره سوراخ شد

یسنا جون گوشهاش بالاخره سوراخ شد

فدای دخملکم بشم که یه کوچولو گریه کرد مامانی هم گریه اش گرفته بود ولی جرات نکرد داخل اتاق خانم دکتره بشه من نهایت جراتم ایستادن دم در بود خانم دکتره ب هم دلداری داد که دردش کمه.اولی که یسنا جونم رو دید دخترم اخم کرده بود و خانمه تحت تاثیر ابهت دخترم قرار گرفت فداش بشم که همه فکر میکنن اخمو هست ولی خوش خنده ترین و خوشروترین نی نی ای هست که تا حالا دیدم صبح که از خواب پا میشه غیرممکنه که به مامانی لبخند نزنه فدات بشم جیگرم عاشقتم
تاریخ : 10 مهر 1392 - 20:52 | توسط : مامان یسنا(مامان فروغ) | بازدید : 1231 | موضوع : فتو بلاگ | 9 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی