این روزهای من 3...

سلام به همه... اومدم با کلی عکس...

 


تاریخ : 20 مرداد 1393 - 23:35 | توسط : مامان یسنا(مامان فروغ) | بازدید : 1160 | موضوع : وبلاگ | 22 نظر

یه سری از عکسهای تولد یسنا و متفرقه

 

علت بد حالی یسنا خانم هم گوش درد ناجوری بود که شده بود ما هم تولد سه نفره گرفتیم اونم با کلی مکافات چون حالش خوب نبود.اندر احوالات الان یسنا خانوم باید بگم که خیلی فضول شده تو یکسالگی4تا دندون دشت و الان7 تا دندون که یه وقتایی مامان رو گاز میگیره جالبش اینجاست که بعدشم خودشو میزنه به کوچه علی چپ و میخواد مثلا سرم گول بماله یه چیزی میگه مثلا برمیگرده میگه جوجوها.خیلی از کلمات رو الان میگه یه چیز که چند روز تکیه کلامش شده و همش میگه عزیزم هست مثلا میاد بغلم میکنه و میگه عزیزم .عموما هر چی رو ما میگیم تکرار میکنه بچه ها میگن اگه بهش قسطنطنیه هم بگیم میگه.در برابر خواب مقاومت میکنه و از شدت خواب ممکنه در حال حرکت خوابش ببره چند روز جلوتر صداش داشت میومد اومدم پیشش دیدم رو پادری در اتاق خوابش برده .خودشو خیلی لوس میکنه مثلا میگه مامانی بابایی بابا علی جدیدا هم یاد گرفته میگه بابا جی یعنی بابا حاجی.دایی و خاله و عمه رو قشنگ میگه اسم خاله نوشین رو هم قشنگ میگه ماندانا رو میگه مانیتا.یک بارم اسم منو گفت بلوغ.بعد اینکه خودشو لوس میکنه فورا سواستفاده میکنه و میگه دردر .پارک رو میگه پارت.یکی دو هفته جلوتر رو سینه اش میزد و میگفت منه همه یعنی همه چیز مال منه.یکی از سرگرمی های جدیدمون این شده که سر باباش باهم کل کل میکنیم من میگم مال منه یسنا هم میگه ما منه.تو حیاط بابا اینا درخت انار رو نگاه میکنه میگه انار.انگور رو یه چیز بد میگه آرش رو میگه آلش.یه کم که دیرتر میرم خونه میگه مامانم مامانم.همش در حال جنب و جوش و فضولی هست در گاز رو میگیره و شروع میکنه به لالایی خوندن یا تختش رو همینطوری میگیره و لالایی میخونه به خوندن کتاب هم علاقه داره کتاباشو میاره و گیر میده که بگین نی نی چیکار میکنه یه کتاب رو باید ده بار براش تعریف کنیم خداروشکر بیشتر به باباش گیر میده.برا خودش شعر میخونه تو ماشین هم که میشینیم دیگه دستور میده نی نای نای و دستاشو بال میگیره و شروع میکنه به رقصیدن خلاصه خیلی فضول و شیطون شده دیروز داشتیم بیرون می رفتیم از خونه که بیرون اومدیم داشت بای بای میککرد بهش گفتیم با کی خدافظی میکنی؟گفت با ماتیتا منظورش خواهرم بود الان که میگه مانانا معمولا بیشتر کلمات رو میگه مثل شیر ،طوطی،در،زشت رو میگه زست،یه چیزی رو دوست داشته باشه میگه دوست،مثلا میگم مامانی رو دوست داری؟میگه دوست البته چند ماه پیش تقریبا4یا5 ماه پیش یه سری داشتم بهش میگفتم  مامان یسنا رو دوست داره اونم برگشت گفت دوست .دختر من ماشاالله یه دختر باهوشه.


تاریخ : 17 مرداد 1393 - 22:42 | توسط : مامان یسنا(مامان فروغ) | بازدید : 5818 | موضوع : وبلاگ | 10 نظر



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی