یادداشتهای مامان برای دختر قشنگش
سلام عزیز دلم دختر قشنگم امروز17 آذر93 هست 4 روز دیگه شما 1 سال و نیمه میشی دیروز داشتم عکسهاتو نگاه میکردم باورم نمیشه اینقدر زود گذشت پیشرفتت تو این مدت خیلی خوب بوده الان خیلی وقته که جمله بندی میکنی و خیلی قشنگ منظورت رو میرسونی مثلا دیروز دلت درد میکرد برگشتی گفتی دلم درد میکنه غلط غلوطهاتم خیلی کمه بیشتر کلمات رو درست ادا میکنی فرهنگ لغت ات هم در حد فرهنگ دکتر معین هست از خونه که بیرون میایم برمیگردی میگی پارک تاب تاب سوسوره .واسه خودت کلی شعر از حفظی دیشب داشتی میگفتی نخور نخور شیرینی سی دی هایی رو هم که نگاه میکنی یه تکه هایی ازش رو معمولا برای خودت میخونی به کتاب خیلی علاقه داری بعضی وقتها که از خواب پا میشی ازم کتاب میخوای .وقتی هم تو اتاقت میریم کتاب رو به عروسکهات ترجیح میدی تقریبا از 14 ماهگیت اسم امامها رو یاد گرفتی و پشت سر هم میگی تو شهریور ماه یه سفر مشهد رفتیم از اونجا که اومدیم یاد گرفتی هر کی ازت میپرسید خونه امام رضا چه جوری بود میگفتی بوزورگ آینه آینه.
